- تغیر کردن (یَکْ کَ / کِ / یِکْ کَ / کِ گُ تَ)
دگرگون شدن. برگردیدن. تبدیل یافتن: تا... منوچهر بن قابوس... آن عهد که او را بسته است... نگاه دارد و چیزی از آن تغیر نکند، من دوست او باشم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132).
او خدایست تعالی ملک الملک قدیم
که تغیر نکند ملکت جاویدانش.
سعدی.
تا نکند وفای تو در دل من تغیری
چشم بخود نمیکنم تا چه رسد به دیگری.
سعدی
او خدایست تعالی ملک الملک قدیم
که تغیر نکند ملکت جاویدانش.
سعدی.
تا نکند وفای تو در دل من تغیری
چشم بخود نمیکنم تا چه رسد به دیگری.
سعدی
